ضرورت آموزش اقتصادی برای فهم بهتر سیاست‌های دولتی و ارتقای توسعه ملی
دکتر مرتضی روحی؛ دبیر هیات تشخیص صلاحیت مشاوران رسمی مالیاتی ایران
ارتباط بین تعلیم و تعلم اقتصادی به اندازه سایر عوامل اقتصادی در توسعه جوامع شریک هســتند و از آنجایی‌که مهمترین هــدف تعلیم و تربیت فراهم ساختن موجبات رشد و شکفتگی اســتعدادهای فردی است لزوم تصویرسازی کامل برای افراد جامعه جهت رشد و توسعه شخصیت اقتصادی امری ضروری به نظر می رسد به طوری که افراد بتوانند علاوه بر استفاده از تجربیات و اندوخته‌های علمی شخصی به ملاحظات اجتماعی و اقتصادی هم توجه داشته باشد. هدف اجتماعی تعلیم و تعلم تنها تأمین حوائج فردی نیست بلکه شخصیت سازی برای نوعی فعالیت تولیدی و خلاقانه به نفع جامعه است به‌عبارتی القاء یک نوع اعتماد به نفس و تعادل روانی که افراد خود را مفید و مؤثر بدانند. بدین ترتیب هدفهای فرهنگی و تعلیم و تربیتی هر کشــور علاوه بر جنبه اجتماعی و اخلاقی باید جنبه حرفه‌ای اقتصادی هم داشته باشد و در نهایت باعث افزایش سطح زندگی افراد جامعه گردد. تعلیم و تعلم اقتصادی اســتعداد افراد برای مشخص‌کردن رفتار اجتماعی و نقش و مسؤلیتی که در آینده به‌صورت پدر و مادر با عناوین اداری، شغل آزاد، کشــاورز و یا صنعتگر به عهده خواهند داشت تربیت می نماید. بدین ترتیب تعلیم و تعلم اقتصادی علاوه بر حفظ ارزش های اخلاقی نظام را به سمت تعالی اجتماعی و اقتصادی ســوق می دهد . زیرا به تجربه ثابت شده اســت که تعلیم و تعلم با تحرك اقتصادی و رشد اجتماعی ملت ها نسبت مستقیم دارد .
در جامعه ای که فقر اقتصادی وجود داشته باشد، افراد جامعه توان تحلیل سیاست های دولت خود را نخواهند داشت و از این رو سیاست‌های اقتصادی دولت در اجرا با مشکل مواجه می‌شــود به عبارتی هر روزنه‌ای که موجب کسب سود باشد توســط افراد جامعه به ســرعت مورد هجمه قرار خواهد گرفت و نهایتاً جامعه به سمت کسب سودهای بدون زحمت خواهد رفت و در نتیجه واسطه‌گری جایگزین تولید خواهد شد و از سمتی دیگر با توجه به اینکه منابع مالی و امکانات دولت ها محدود است منطقی‌ترین راه تنظیم برنامه‌های طویل المدت و توزیع عادلانه و عاقلانه اعتبارات بر اساس اولویت در تأمین احتیاجات است که در صورت عدم تعلیم و تعلم اقتصادی درست به افراد جامعه ناخواسته به‌عنوان ابزار معاندان اقتصادی نظام قرار گرفته و در نهایت باعث تخریب محیط زیست کسب و کارهای تولیدی خواهند شد. بایســتی در اصول برنامه ریزی، برنامه های تعلیمی و تعلمی ســازگار و هماهنگ با برنامه های توســعه اقتصادی و اجتماعی باشــد ولی ســؤال اینجاست که آیا تعلیمات اقتصادی مشخصی در این برنامه ها و یا تشکیلات خاصی تعیین شــده اســت ؟ در این مواقع تنظیم برنامه های فرهنگی و اقتصادی برای رده های مختلف الزامی بســیار مهم خواهد بود که بهترین نوع آن تعلیم و تعلم نسل های کودك و نوجوان راهکار مطمئن بلندمدت به حساب می آید و برای نســل حاضر به واسطه مجامع حرفه‌ای و نخبگان اقتصادی و مالی به‌عنوان نبض فضای کسب و کارهای اقتصادی، اثرات رفتار افراد جامعه در کنترل و تنظیم اقتصادی تبیین نمودکه به نظر تنها راه ایجاد فهم مشترك بین ملت و سیاستمداران را در بلند مدت فراهم خواهد آورد. نتیجه اینکه تعلیم و تعلم اقتصادی رابطــه ای نزدیک با تعالی افراد جامعه در فهم سیاســت های دولت و نظام دارد . تعلیم و تعلم اقتصادی علاوه بر مشارکت و تسریع در رشد اقتصادی هدف اجتماعی و انسانی مشخصی هم دارد که ناگزیر به تبعیت از آن است، اگر از تعلیم و تعلم رشد صفات انسانی و تکمیل فضایل اخلاقی لازم حاصل نشود نظام اقتصادی و اجتماعی پایدار نخواهد ماند.
بنابراین ایجاد فهم تساوی امکانات ، تحقق آرمان های ملی ، تربیت انسان کامل باید سرلوحه اندیشــه تعلیم و تعلم اقتصادی باشد و این امر میسور نخواهد بود مگر اینکه بســتر لازم برای تعامل بین مجامع حرفه‌ای حوزه اقتصادی و مالی با افراد جامعه، تشکل‌های مردم نهاد و اتحادیه ها را جهت تبیین رفتارهای اقتصادی فراهم نماییم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.