پلتفرم های دروازه بان در حقوق رقابت

فهرست مطالب
Toggleپلتفرم های دروازه بان به شرکت هایی گفته می شود که در موقعیتی قرار دارند که می توانند دسترسی کسب و کارها و مصرف کنندگان به خدمات دیجیتال را کنترل یا محدود کنند. پلتفرم های دروازه بان اغلب واسطه ای میان کاربران و دیگر فعالان بازار هستند و از قدرتی برخوردارند که می توانند مستقلاً قوانین بازار را تا حد زیادی تعیین کنند. شرکت هایی مانند گوگل، اپل، آمازون و فیسبوک (متا) از نمونههای شناخته شده پلتفرم های دروازه بان در سطح جهانی هستند که اغلب خدمات حیاتی مانند موتور جست و جو، فروشگاه اپلیکیشن، بازار های آنلاین یا شبکه های اجتماعی را در اختیار دارند.
جایگاه خاص پلتفرم های دروازه بان باعث میشود ورود بازیگران جدید به بازار دشوارتر شود و رقبا برای دسترسی به کاربران، ناچار به تبعیت از شرایط و سیاست های آن ها باشند. این مسئله نگرانی هایی از نظر از بین بردن رقابت ، جمع آوری و استفاده انحصاری از داده ها، اولویت دادن به خدمات خودشان بر دیگر رقبا، و محدود کردن انتخاب کاربران ایجاد کرده است.
در سال های اخیر، مراجع رقابتی در اروپا، ایالات متحده و دیگر کشورها تلاش کرده اند تا با ابزارهای قانونی جدید، رفتار این پلتفرم ها را بهتر کنترل کنند و مانع از سوء استفاده آن ها از موقعیت مسلطشان شوند. با این حال، تعیین دقیق اینکه کدام پلتفرم «دروازه بان» محسوب میشود و چگونه باید با آن برخورد شود، همچنان از چالش های اصلی حقوق رقابت در عصر دیجیتال است.
پلتفرم های دروازه بان کدامند و چگونه شناسایی می شوند؟
پلتفرم های دروازه بان، شرکت هایی هستند که در زنجیره دیجیتال نقش واسطه ای کلیدی ایفا می کنند و به دلیل موقعیت برتر خود، می توانند بر نحوه دسترسی کسب و کارها و مصرف کنندگان به خدمات تأثیر بگذارند. این پلتفرم ها با اتصال کاربران به کالا ها، خدمات یا اطلاعات، خود به یکی از مهم ترین نقاط تمرکز بازار تبدیل شدهاند. شرکت هایی مانند گوگل (در حوزه جست و جو)، اپل (از طریق اپ استور)، آمازون (در بازار آنلاین) و فیس بوک (در شبکه های اجتماعی) از مشهورترین نمونه های این دسته هستند.
ویژگی اصلی پلتفرم های دروازه بان، اثر شبکه ای گسترده، انباشت داده های کاربران و وابستگی بالا از سوی سایر کسب و کارها است. مثلاً اگر یک کسب و کار بخواهد اپلیکیشن خود را به کاربران آیفون ارائه دهد، ناگزیر است از طریق اپ استور اپل اقدام کند. یا اگر فروشنده ای بخواهد به بازار گستردهای از مشتریان آنلاین دسترسی پیدا کند، آمازون یکی از معدود درگاه های موجود و مطرح است. این وابستگی، به پلتفرم قدرتی می دهد که می تواند رفتار بازار را هدایت کرده و حتی رقابت را محدود کند.
برای شناسایی پلتفرم های دروازه بان، معیارهای مختلفی در قوانین جدید رقابت در نظر گرفته شده اند. قانون بازارهای دیجیتال اتحادیه اروپا یکی از پیشرفته ترین اسناد در این زمینه است. طبق این قانون، شرکت هایی که ویژگی های زیر را داشته باشند، ممکن است به عنوان دروازه بان شناخته شوند:
- داشتن تعداد بالای کاربران فعال ماهانه (برای مثال، بیش از ۴۵ میلیون کاربر در اتحادیه اروپا)؛
- ایفای نقش واسطه ای حیاتی بین کاربران نهایی و کسب و کارها؛
- داشتن قدرت ماندگار در بازار به طوری که این موقعیت طی سه سال گذشته تثبیت شده باشد.
به علاوه، سهم بازار بالا، دامنه فعالیت گسترده، توان مالی بسیار زیاد، مالکیت بر زیرساخت های حیاتی دیجیتال و کنترل بر جریان دادهها نیز از عوامل تقویت کننده این جایگاه هستند.
مراجع رقابتی برای تشخیص دروازه بان بودن یک پلتفرم معمولاً به بررسی داده های مالی، میزان تعاملات پلتفرم با کسب و کارها، شرایط قراردادی و شکایات رقبا یا مصرف کنندگان توجه میکنند. این بررسی ها ممکن است منجر به صدور دستورات الزام آور، تغییر در سیاست های پلتفرم یا حتی اعمال جریمههای سنگین شود.
به طور کلی، شناسایی یک پلتفرم به عنوان «دروازه بان» نه تنها وابسته به اندازه یا درآمد آن است، بلکه بستگی به نقشی دارد که در ساختار بازار ایفا میکند و میزان وابستگی دیگران به آن نقش در بازار دارند. این مفهوم در حال حاضر یکی از مهم ترین محورهای اصلاح قوانین رقابت در جهان است و پیش بینی میشود در سال های آینده نقش پررنگ تری نیز پیدا کند.
چالش های رقابتی و تنظیم گری در مواجهه با پلتفرم های دروازه بان
با گسترش روز افزون اقتصاد دیجیتال، پلتفرم های دروازه بان به بازیگران اصلی بسیاری از بازارها تبدیل شدهاند. این پلتفرم ها به دلیل موقعیت واسطه ای و قدرت انحصاری خود، قادرند قواعد بازار را تعیین کنند، رقبا را به حاشیه برانند و بر رفتار مصرف کنندگان تأثیر بگذارند. همین ویژگیها باعث شده که نهادهای تنظیم گر رقابت در سراسر جهان با چالش های پیچیده ای در زمینه نظارت بر فعالیت این پلتفرم ها مواجه شوند.
یکی از مهمترین چالش ها، ابهام در معیار های شناسایی سوء استفاده از قدرت بازار است. بسیاری از پلتفرم های دیجیتال خدمات خود را بهصورت رایگان به مصرف کننده عرضه میکنند، که این موضوع در ظاهر به نفع کاربر است. اما در واقع، این پلتفرم ها با انباشت داده، تثبیت موقعیت خود در بازار و کنترل مسیر دسترسی رقبا به مصرف کننده، فضای رقابتی را تضعیف میکنند. نهاد های رقابتی سنتی که اغلب با مفاهیم کلاسیک قیمتگذاری و انحصار سر و کار داشتهاند، حالا باید با پلتفرم هایی مواجه شوند که مدل کسب و کارشان بر پایهی اطلاعات، الگوریتم و دسترسی واسطه ای است، نه صرفاً قیمت.
یکی دیگر از مشکلات، سرعت بالای تحولات فناوری و ناتوانی مقررات سنتی در واکنش سریع به آنها است. در حالی که قانون گذاری معمولاً نیازمند فرایند های طولانی، مشورت های عمومی و تحلیل های فنی است، پلتفرم های دیجیتال می توانند در مدت زمان کوتاهی، سیاست های خود را تغییر دهند یا خدمات جدیدی راه اندازی کنند که پیامد های رقابتی آن ها تا مدت ها قابل ارزیابی نیست.
در این زمینه، برخی کشور ها از جمله اتحادیه اروپا با تصویب قوانین جدید تلاش کرده اند تا با ابزار های پیش دستانه وارد عمل شوند. «قانون بازار های دیجیتال» از جمله این تلاش ها است که هدف آن تنظیم گری پیشینی برای پیشگیری از سوء استفاده پلتفرم های دروازه بان است، نه صرفاً مجازات پسینی پس از اعمال رویه ضد رقابتی.
از میان پرونده های مطرح جهانی، پرونده شرکت گوگل در اتحادیه اروپا از شناخته شده ترین نمونه هاست. کمیسیون اروپا در سال ۲۰۱۷، گوگل را به دلیل سوء استفاده از موقعیت خود در نمایش نتایج جست و جو جریمه کرد. در این پرونده به که پرونده گوگل شاپینگ معروف است، گوگل متهم بود که خدمات خرید خود را بهطور ناعادلانه ای در نتایج جست و جو بالاتر از رقبا نمایش میداد و با این کار دسترسی رقبا به کاربران را محدود میکرد. این پرونده به پرداخت جریمه ای معادل ۲.۴ میلیارد یورو منجر شد و نمونه ای بارز از سوء استفاده یک پلتفرم دروازه بان از قدرت بازارش بود.
پرونده دیگر، شکایت اپل توسط شرکت اسپاتیفای بود که در سال ۲۰۱۹ در اتحادیه اروپا ثبت شد. اسپاتیفای ادعا کرد که اپل به عنوان صاحب اپ استور، قوانین ناعادلانه ای را برای رقبا وضع کرده و از طریق دریافت ۳۰ درصد کارمزد از پرداخت های درون برنامه ای، هم رقابت را مختل کرده و هم خود به عنوان ارائه دهنده سرویس اپل موزیک در جایگاه برتری قرار گرفته است. این پرونده موجب شد تا بحث «خودترجیحی» در پلتفرم های دروازه بان به صورت جدی تر مطرح شود.
از منظر سیاست گذاری، چالش دیگر آن است که بسیاری از این پلتفرم ها در کشورهای خاصی مستقر هستند (عمدتاً ایالات متحده)، اما تأثیر فعالیت شان جهانی است. این امر باعث پیچیدگی در همکاری های فرامرزی، اجرای تصمیمات و هماهنگی میان نهاد های رقابتی شده است. به ویژه کشور های در حال توسعه، ممکن است ابزار و ظرفیت حقوقی لازم برای مقابله مؤثر با رفتارهای ضد رقابتی این شرکت ها را نداشته باشند.
در مجموع، مقابله با پلتفرم های دروازه بان نیازمند نگاهی جدید به ابزارهای حقوق رقابت، همکاری بینالمللی، و استفاده از مدلهای تنظیمگری ترکیبی است؛ مدلهایی که بتوانند همزمان با تحولات فناوری پیش بروند، بدون آنکه نوآوری را خفه کنند یا دسترسی آزاد به بازار را محدود نمایند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.