مسئولیت پلتفرمهای آنلاین در خصوص کالاها و خدمات ارائهشده بر بستر آنها

فهرست مطالب
Toggleمهرداد همتی خلیلی
با گسترش اقتصاد دیجیتال و افزایش نقش بازیگران فعال آن در اقتصاد جهانی، پرسشهایی در خصوص مسئولیت این بازیگران، علیالخصوص پلتفرمهای دیجیتال بهعنوان ارکان مهم اقتصاد مطرح گردیده است. در آغاز شروع به کار این کسبوکارها، با تأکید بر نقش واسطهگری آنان و فعالیت بهعنوان میانجی و واسطه برای ارائه خدماتی که سابقاً بهصورت کلاسیک در جامعه انجام میشد، در اکثر خدمات ارائهشده توسط این پلتفرمها مگر مواردی خاص در صورت عدم وجود عمد، مسئولیتی برای این پلتفرمها در نظر گرفته نمیشد و از حیث قانونی معاف از مسئولیت محسوب میشدند.
بهمرورزمان با گسترش فعالیتهای پلتفرمهای آنلاین، افزایش نقش آنان در جوامع و پدیدآمدن شکلهای نوینی از پلتفرمهای آنلاین ضرورت تفکیک میان پلتفرمهای آنلاین مطرح گردید. با یک نگاه اولیه، میتوان به تفکیکی مشخص در فعالیت پلتفرمها دستیافت، بسیاری از پلتفرمها بسترهایی برای انتشار محتوا، ارتباطات جمعی کاربران و مواردی مشابه هستند. از سوی دیگر کارکرد اصلی بسیاری از پلتفرمها انتشار محتوا و یا ارتباطات جمعی نبوده، بلکه نقش اصلی آنها فعالیت بهعنوان بستری برای خریدوفروش کالا و یا ارائه انواع خدمات است. چالشهای متفاوت ناشی از فعالیت هر نوع از این پلتفرمها ایجاب میکند که باتکیهبر این تفکیک و تفاوت در مسائل رخداده در اجتماع و چالشهای آن به هر یک از این پلتفرمها به نحو متفاوتی نگریسته شود.
جدول 1: مثالهایی از دستهبندی پلتفرمها
پلتفرمهای محتوامحور | پلتفرمهای تجارت الکترونیک |
اینستاگرام Instagram | اوبر Uber |
توییتر Twitter | آمازون Amazon |
فیسبوک Facebook | ایربیاندبی Airbnb |
یوتیوب Youtube | علیبابا AliBaba |
تیکتاک TikTok | ایبی EBay |
پلتفرمهای محتوامحور
پلتفرمهای محتوامحور مانند پلتفرمهای انتشار محتواهای تصویری، متنی و یا اقسام دیگر محتوا با چالشها و دغدغههای متفاوتی نسبت به پلتفرمهای ارائهدهنده خدمت و کالا مواجه هستند؛ مسائل پیرامون محتوا از یک سو از جنس دغدغههای حقوق بنیادین افراد جامعه و از سوی دیگر از جنس دغدغه شهروندان و نهادهای عمومی برای جلوگیری از ایجاد آسیب و بحران در جامعه هستند. اما مسائل پیرامون پلتفرمهای ارائهدهنده خدمت و کالا مانند پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین، انتشار آگهی، ارائهدهنده خدمات حملونقل و موارد دیگر حسب ماهیت خود، از جنس دیگری است. این نوشته متمرکز بر مسئولیت این دسته از پلتفرمها یعنی «پلتفرمهای تجارت الکترونیک» است، اما در شماره پیشین دوماهنامه بانا به تفصیل به مسئله مسئولیت پلتفرمهای محتوامحور در سطح دنیا و ایران پرداخته شد که میتوانید درصورت علاقه به مطالعه کنید.
پلتفرمهای تجارت الکترونیک
پلتفرمهای تجارت الکترونیک افزون بر آنکه ممکن است خود عهدهدار بخشی از فعالیتهای انجامشده در پلتفرم باشند، ایجادکننده بستری برای فعالیت کاربران تجاری برای پاسخگویی به تقاضای کاربران نهایی هستند. در واقع پلتفرمهای تجارت الکترونیک «بازارهای چندسویه»ای هستند که در آنها از یک سو کاربران نهایی یا مصرفکنندگان وجود دارند که متقاضی کالا و خدمت هستند و از سوی دیگر کاربران تجاری یا ارائهدهندگان کالا و خدمت وجود دارند که بهعنوان عرضهکننده تقاضای مصرفکنندگان فعالیت میکنند.
پلتفرمهای آنلاین، بسته به شیوه کسبوکار خود، ممکن است صرفاً بستری را برای فعالیت کاربران تجاری فراهم آورده باشند. برای مثال، پلتفرمهای حملونقل آنلاین مانند اوبر یا اسنپ/تپسی بهسادگی بستری را برای اتصال مسافران و رانندگان فراهم میآورند، بیشتر بهعنوان واسطه عمل میکنند و خود نقش مستقیمی به عنوان ارائه کننده خدمت نهایی ایفا نمیکنند. در موردی مانند پلتفرمهای آگهی گذار مانند دیوار/شیپور این پلتفرمها عمدتا یک نقش ساده واسطهگری دارند و حتی در تعیین قیمت و استانداردهای کیفی کالای ارائه شده دخالتی ندارند. از سوی دیگر، برخی پلتفرمها علاوه بر ایجاد بستر برای فعالیت کاربران تجاری، خود نیز بهعنوان یکی از فعالان در این بازار مشارکت دارند.

در فرضی که ارائه خدمت به مصرفکننده از سوی پلتفرم نیز به عنوان کاربر تجاری فعال در آن صورت میپذیرد (مانند دیجیکالا که خود هم بستر خریدوفروش کالا و هم فروشنده بسیاری از کالاها است.)، تردیدی در مسئولیت پلتفرم نیست، مسئله اصلی، مسئولیت پلتفرم در جایی است که خدمت بر بستر آن ارائه میگردد.
آنچه که روابط حداقل سه طرف موجود در این بازارها را معین میکند، مجموعهای از قراردادها بین کاربر نهایی و کاربر تجاری، و هر یک بهصورت مستقل، با پلتفرم است. این قراردادها بهنوعی تنظیم میشوند که هر یک از طرفین مسئولیتهای خاص خود را داشته باشند. وجود چنین بستر قراردادی ممکن است باعث ایجاد این اندیشه شود که باتوجه به وجود رابطه قراردادی مستقل میان کاربر نهایی و کاربر تجاری، تمام مسئولیتهای پیرامون این رابطه در خصوص مصرفکننده یا کاربر نهایی بر عهده کاربر تجاری فعال در پلتفرم است.
اما در بسیاری از آرا قضائی در کشورهای پیشرو و نزد بسیاری از نهادهای عمومی، مسئولیت خدمات و کالاهای ارائهشده در بستر پلتفرم صرفاً با کاربران تجاری نبوده و حتی به نحو کامل، قابلیت تسری این مسئولیت، چه با مبنای قراردادی و چه غیرقراردادی (قانونی)، به پلتفرم مطرح بوده است. در این موارد، حتی اگر پلتفرم تنها بهعنوان بستر عمل کند، باز هم ممکن است در قبال مشکلات و نواقص خدمات یا کالاهای ارائهشده مسئول شناخته شود. این امر نشاندهنده پیچیدگیهای حقوقی و قراردادی در فضای بازارهای چندسویه است.
نمونههایی از مسئولیت پلتفرمهای تجارت الکترونیک
در هنگام ارائه کالا یا خدمت، ممکن است بروز حادثه یا عدم انجام تعهد قراردادی زمینه را برای ورود ضرر به کاربر نهایی یا مصرفکننده ایجاد کند. اصولاً در فرض بروز این حوادث در فضایی غیر از فضای پلتفرمهای آنلاین اصل بر آن است که مسئولیت نقض قراردادی و یا حادثه به ترتیب با ناقض تعهد و مسبب حادثه است، اما در پلتفرمهای آنلاین به نظر میرسد، انتساب تمام مسئولیت به کاربر تجاری به جهت نقش پلتفرم در فرایند ارائه خدمت یا تصمیمگیری کاربر نهایی برای انجام معامله، آن چنان صحیح نباشد.
در پروندهای در کشور دانمارک، پلتفرمی فروشنده بلیت هواپیما به علت آنکه شرکت هواپیمایی به جهت ورشکستگی امکان انجام تعهد خود ناظر بر بلیت فروختهشده در این بستر را نداشته، مسئول شناخته شد. علت این مسئولیت در دیدگاه دادگاه عالی ناحیه شرقی دانمارک، آن بوده است که مسافر در هنگام خرید بلیت گمان میکرده که در حقیقت طرف معامله وی پلتفرم بوده و انتظار ارائه خدمت را از وی داشته است و به جهت وجود چنین فکری در ذهن مسافر با اعتبار بخشیدن به معیار ذهنی، حکم به مسئولیت پلتفرمی خریدوفروش آنلاین بلیت داد.
یا در پروندههای دیگر بهویژه در خصوص پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین کالا به طور خاص شرکت آمازون، بهدفعات متعدد بهویژه در پروندههای مطرحشده نزد دادگاههای حوزههایهای قضائی مختلف ایالات متحده آمریکا در خصوص مسئولیت کالای معیوب، به جهت اعتبار نهادن به این معیار ذهنی، میزان مداخله پلتفرم در ارائه خدمت و کالا و حمایت از حقوق مصرفکنندهای که امکان جبران خسارت وی در صورت عدم مسئولیت پلتفرم بسیار دشوار میگردد، رأی به مسئولیت پلتفرم داده شده است.
از سوی دیگر ممکن است در جریان ارائه خدمت و کالا بهصورت پیشینی و یا پسینی از سوی نهادهای عمومی و دولتی، مسئولیتهایی متوجه پلتفرم شود که وی در آن فعالیتها صرفاً نقش واسطه و ایجاد بستر را داشته و خود ارائهدهنده کالا و خدمت نبوده؛ بلکه خدمت ارائه شده از سوی کاربر تجاری تأمین گردیده است. در دو پرونده Airbnb و Uber دادگاه بهصورت پیشینی (قبل از شکایت از پلتفرم در یک پرونده مشخص) در خصوص تقسیمبندی خدمات هر یک از این دو شرکت مبتنی بر دستورالعمل تجارت الکترونیک اتحادیه اروپا که تأثیر زیادی در وظایف و تعهدات این دو شرکت در مقابل نهادهای این اتحادیه داشت، با بیان معیارهایی نظیر میزان مداخله در ارائه خدمات و کالا، شرکت Uber را بهعنوان «ارائهدهنده خدمت فیزیکی (دارای مسئولیت)» و در سمت مقابل به جهت عدم وجود آن میزان مداخله در ارائه خدمت و کالا از سوی شرکت Airbnb، آن را بهعنوان «ارائهدهنده خدمات اطلاعاتی (فاقد مسئولیت)»، دستهبندی کرد.
معیارهای تسری مسئولیت به پلتفرم
تسری مسئولیت در قبال کالا و خدمات ارائهشده در بستر پلتفرم به پلتفرم صرفنظر از مبنای این مسئولیت یعنی قراردادی یا غیرقراردادی بودن آن، بر اساس پروندههای اشارهشده و رویههای موجود در کشورهای پیشرو از نظر مطالعات حقوق فناوری اطلاعات به دو قسم تقسیم میشود:
1- معیار ذهنی: همانطور که در پرونده پلتفرمی فروش بلیت هواپیما در کشور دانمارک و پروندههای متعدد شرکت آمازون بیان گردید، بسیاری از دادگاهها بهعنوان دلیل تسری مسئولیت از کاربر تجاری به پلتفرم، شرایط ذهنی و تصور مصرفکننده از طرف معامله را مدنظر قرار دادهاند؛ یعنی اگر مصرفکننده فکر کند که طرف معاملهاش پلتفرم است و نه شخص دیگری، دادگاهها در این وضعیت، پلتفرم را مسئول میدانند. در خصوص آنکه تشخیص آن معیار ذهنی به چه شکل است، میتوان دو فرض را مطرح نمود: 1- تشخیص این معیار ذهنی بهصورت نوعی باشد، یعنی آنکه اگر شرایط معامله به نحوی باشد که هر انسان معقولی در ذهن خود گمان نماید که طرف معامله وی پلتفرم است، با اعمال معیار ذهنی، بهصورت نوعی میتوان پلتفرم را مسئول دانست. 2- اما از سوی دیگر با بررسی پروندههای مذکور به نظر میرسد، معیار اعمالشده توسط دادگاهها معیار شخصی بوده است. یعنی آنکه وضعیت ذهنی آن مصرفکننده خاص بررسی میگردد و در صورت آنکه گمان وی بر معامله با پلتفرم بوده است، مسئولیت بر پلتفرم بار خواهد شد.
2- معیار عینی: همانطور که در دو پرونده مطرحشده در اتحادیه اروپا بیان گردید، اصلیترین معیار موردتوجه نهاد رسیدگیکننده در این موارد برای تعیین میزان مسئولیت پلتفرم در دوگانه ارائهدهنده خدمت فیزیکی و فراهم آورنده خدمات اطلاعاتی (تنها بستر اتصال کاربران)، میزان مداخله پلتفرم در فرایندهای ناظر به ارائه خدمت و کالا است. توجه به این معیار از سوی دادگاههای اروپایی به معنای توجه به نقش واسطهگری و بسترساز پلتفرمهای آنلاین است. درصورتیکه میزان مداخله از حد معقول برای یک واسطه و بسترساز بیشتر شود به نظر خواهد رسید که جنبههای حائز اهمیت کالا و خدمت ارائهشده توسط پلتفرم تعیین شده و نه کاربر ارائهدهنده خدمت.
مهمترین عنصر در بررسی میزان مداخله در نزد دادگاههای اروپایی، ملاک تعیین قیمت به جهت اهمیت اقتصادی آن در ارائه کالا و خدمات است؛ اگر قیمت خدمات ارائهشده توسط پلتفرم تعیین شود و سایر شرایط مانند بررسی کیفیت خدمات، رتبهبندی کاربران و دیگر عوامل مؤثر در ارائه خدمت و کالا نیز توسط پلتفرم مدیریت شوند، میزان مداخله پلتفرم در خدمات و کالاهای ارائهشده به حدی تلقی میگردد که مسئولیتی که بر اساس قواعد سنتی باید بر عهده ارائهدهنده خدمات یعنی کاربر تجاری میبود، به پلتفرم تسری مییابد.
جمعبندی و نگاهی به ایران
در نظام حقوقی ایران به جهت فقدان وجود قواعد خاص برای تبیین مسئولیت پلتفرمها در قبال کالا و خدمات ارائهشده در بستر آنها، تنها راه تعیین وضعیت مسئولیت پلتفرمها استفاده و بهکارگیری قواعد و نهادهای سنتی حقوقی بر فعالیت این پلتفرمها است. استفاده از قواعد، معیار، و نهادهای حقوقی سنتی برای تعیین وضعیت مسئولیت پلتفرمهایی که ممکن است وضعیت فعالیت آنها انطباقی با این معیارها نداشته باشند، از یک سو پلتفرمها را با ابهامات قابلتوجهی در خصوص فعالیتهایشان روبهرو میکند و از سوی دیگر هزینههای معامله برای کاربران نهایی یا مصرفکنندگان را نیز افزایش میدهد.
در حال حاضر شاید تنها پلتفرمهایی که از حیث مسئولیت در نظام حقوقی فعلی ایران وضعیت نسبتاً مشخصی دارند، پلتفرمهای خریدوفروش آنلاین هستند که در روابط بین کاربر تجاری و کاربر نهایی بهعنوان حقالعملکار فعالیت میکنند. بهصورت کلی در فضای کلی اقتصاد دیجیتال ایران، نیاز به قوانین نوینی که با استفاده از تجارب قضائی و تقنینی دیگر کشورها و منظور کردن ملاحظات خاص موجود در کشور تدوین شده و با ایجاد شفافیت از یکسو که پیشبینیپذیری محیط کسبوکار را برای پلتفرمهای دیجیتال افزایش داده و از سوی دیگر نگرانیهای مصرفکنندگان را کاهش دهد احساس میشود.